گيس گلاب |
صفحه اصلی
همسايه هايي كه دوسم دارن |
Tuesday, December 21, 2004
گاهي فكر مي كنم توي مملكنت ما، سالهاست خيلي از مفاهيم تغيير كردن و ما هم اونقدر به اين تغيير مفاهيم عادت كرديم كه جزيي از زندگيمون شده.
گيس گلابتون , ساعت
11:32 PM
خيلي از كارهايي كه روي عادت انجام ميديم ديگه قبحش فراموش شده و شايد اصلا فراموش كردن بعضي از اين كارها از نظر اخلاقي ايرادي هم داشته باشه يا اصلا متوجه شايد نشن اين مسئله اخلاقي هم هست. گاهي كه به اين مسئله قديمي رابطه پسر و دختر فكر مي كنم و تهمت هايي كه اين دخترها به اين پسرهاي بدبخت در رابطه با نداشتن صداقت و عاطفه و ... مي زنن مي بينم كلي دلم به حال پسرها مي سوزه! جون من يه نگاهي به رابطه بين پسر و دخترها بندازين. البته اين بار از يه زاويه تازه. دخترهاي امروزي يعني موجوداتي كه موهاشون رنگ شده، ابروشون برداشته شده، دماغشون عمل شده، دندونهاشون ارتودونسي شده، صورتشون برنزه شده، پوستشون كشيده شده، موهاي اضافه دكلوره شده يا موم انداخته شده، سينه ها برجسته شده، چربي شكم ساكشن شده، قد بلندتر شده (از اين عملهاي جديده كه طي جراحي دردناكي كه 6 ماه زجر و عذاب به همراه داره قد رو مي كشن)، چشم لنز انداخته شده، بكارت دوخته شده و .... حتي بعضي ها اسمشون رو هم عوض مي كنن. حالا شما بگين پسر در مواجه با اين موجود كاملا تغيير يافته كه تك تك اعضاي بدنش دروغيه و مال خودش نيست، اگه فقط كلامي خلاف واقع بگه، يا خاطره اي رو پنهان كنه يا اصلا از ازدواج يا دوستي به هر علتي منصرف بشه بايد متهم بشه به عدم صداقت و پاكي و غيرت و معرفت اما اين موجود عجيبي كه در مقابلش قرار گرفته بايد مظهر عشق و صداقت حساب بشه؟ خيلي بابا با انصافيد. (0) comments ....................................................................................................................................................... Saturday, October 02, 2004 سلام!
گيس گلابتون , ساعت
7:13 AM
خيلي وقت بود كه چيزي ننوشته بودم. داشتم امروز كامنت هاي وبلاگهام رو مي خوندم كه دوباره هوس كردم بيام و چيزي بنويسم. اينكه چرا ماههاست نمي نويسم داستانش طولانيه. اما علت اصليش برمي گرده به نداشتن وقت. يادمه اوايل كه شروع كرده بودم به نوشتن همسرم مي گفت وبلاگ نوشتن مال آدمهاي بيكاره اما من كلي غيرتي مي شدم و از پركاري خودم مثال مي آوردم. الان كه نگاه مي كنم مي بينم حق با اون بود. وبلاگنويسهاي ما يا آدمهاي بيكار و محصل و دانشجو هستن يا آدمهايي كه توي خارج از كشور هستن و وبلاگ نويسي براشون مثل حرف زدن با يه همزبون شده. البته استثنا هم هست (اين رو نوشتم كه باز نياين توي نظرخواهيم بهم بدو بيراه بگين. همتون فكر كنيد جزو همين استثناها هستين). به هر حال من هميشه حرفي براي زدن دارم و موضوعي براي گير دادن يا بهتر بگم نق زدن. كاري كه ما ايرانيها خوب بلديم. نشستن و ايراد گرفتن و حركتي نكردن. راستي پيدا كردن يك رهبر جديد و فهميده كه جهان خرافات و خالي بندي رو متحول كرده - جناب آقاي دكتر اهورا پيروز يزدي - رو به ملت فهيم و احمق پرور تبريك مي گم. تا دنيا باقي هست ما ايرانيها رهبرامون رو از ميون احمقترين آدمها پيدا مي كنيم. (0) comments ....................................................................................................................................................... Friday, April 02, 2004 سال نو رو بايد با يه اخطار شروع كنم!
گيس گلابتون , ساعت
10:59 PM
هكرهاي باهوش و تواناي ايراني كه توانايي اونها در هك كردن وبلاگ زبانزد خاص و عام شده و بنا به خصلت و سنت خوب ايراني، بجاي ياد گرفتن هر نوع هنري، يا روشها و برنامههاي هك رو از خارجيها ميدزدن و يا با ايميلهاي احمقانه طلب آي دي و پسورد ميكنن دست بكار شدن و ايميل تازهاي زدن. اگه ايميلي اومد براتون با عنوان «Blogger Promote» و از آدرسي مثل اين «promote@blogger.cz.tc» و قصد داشت لطف كنه و شما رو با نوشتن عبارت «Add more visitors to your blog by this submission form ! » گول بزنه و مثلا در 16 موتور جستجو ثبت كنه و در عوضش شما رو به صفحهاي هدايت كنه كه در اون آي دي و پسورد شما رو ميپرسن و ميدزدن، ابدا پاسخي بهش ندين. (0) comments ....................................................................................................................................................... Monday, March 15, 2004 فكر كنم كه بايد از الان عيد رو بهتون تبريك بگم و مرخص شم. اين سومين عيديه كه وبلاگ دارم و تبريك عيد مينويسم و فكر ميكنم كه سادهترين تبريك بهترين تبريك باشه.
گيس گلابتون , ساعت
12:54 AM
با آرزوي سالي خوب براي همه، عيدتون مبارك و خداحافظ تا بعد از عيد. (0) comments ....................................................................................................................................................... Tuesday, March 09, 2004 زيتون از اون وبلاگ نويسهايي محسوب ميشه كه من خيلي دوسش دارم. هم شخصيتش رو و هم وبلاگش رو (گور پدر هر كسي كه ميخواد از اين جمله من برداشت بد بكنه!) از اون آدمهايي كه وقتي آنلاين هم پيداش ميكنم اجازه ميدم هر جور ميخواد دستم بندازه و باهام شوخي كنه. يه جورايي ياد كسي ميندازه منو.
گيس گلابتون , ساعت
2:21 AM
مطلب شنبهاش رو تازه خوندم و برام جالب بود. يه خود انتقادي خوب از جنس زن. زنهايي كه بيش از اينكه مردها بهشون جفا كنن، خودشون كردن. فكر كنم يه بار گفته بود كه بنظر من دختري كه براي يه شب همخوابگي سوار ماشين پسري ميشه شرف داره به اون كه سوار ميشه تا بي هزينه و راحت به مقصد برسه و در مقابل ببخشيد «لاسي» هم زده باشه. چون اولي حداقل لذتي رو با لذتي برابر معاوضه ميكنه اما دومي چيز با ارزشي رو با كرايه چند صد تومني تاكسي عوض ميكنه. اما مبارزات زنان ايراني براي حقوقشون يه مشكل بزرگ ديگه هم داره. خانومهاي ايراني براي احقاق حقوقشون و يا برابري با مردان مبارزه نميكنن. اونها براي تصاحب حقوق مردان و بدست آوردن برتري نسبت به مردان مبارزه ميكنن و براي همين هم بازنده هستن. گاندي به اين علت عليه انگليسيها پيروز شد كه فقط حقش رو طلب كرد و به همين خاطر حتي مردم انگليس هم ازش حمايت كردن و گرنه قبل از اون مبارزات زيادي شكست خورده بود. ماندلا پيروز شد چون سفيد پوستها هم در كنارش قرار گرفتن و اطمينان پيدا كردن ماندلا براي احقاق حقوقش، اونها رو از حقوق مدنيشون سلب نميكنه وگرنه گروههاي متعصب زيادي در جنگ با آپارتايد متلاشي شده بودن. اشتباهي كه در كشور زيمبابوه (رودزيا) صورت گرفت. هزاران مورد ديگه ميشه مثال زد كه خودتون بهتر ميدونين. زنان ايراني وقتي در مبارزه پيروز ميشن كه مردان رو دركنارشون داشته باشن نه در مقابلشون. (0) comments بعضي از جملات واقعا در خاطر آدم باقي ميمونه. مطلب ديروز روزنامه شرق يادآور جمله زيبايي از برتولد برشت بود كه زماني گفته بود :
گيس گلابتون , ساعت
1:59 AM
«وقتي يهوديان را گرفتند سكوت كردم، چون يهودي نبودم، وقتي كمونيست ها را گرفتند، باز هم سكوت كردم، چون كمونيست نبودم و ... بالاخره وقتي مرا دستگير كردند، ديگر كسي نبود كه اعتراض كند!» اين جمله واقعيت امروز جامه ماست كه نسبت به سرنوشت هم بيتفاوتيم و دردسر كه به سراغ هر كدوممون مياد، فورا خودمون رو مجزا ميكنيم و ديگري رو تنها ميزاريم. (0) comments ....................................................................................................................................................... Saturday, March 06, 2004 دوست عزيزي كار باحالي كرده و ليستي از كتابهاي فارسي رايگان رو در اينترنت تهيه كرده.
گيس گلابتون , ساعت
7:46 AM
با ديدن سايتش هم حال كردم و هم حالم گرفته شد. راستش چند ماهي ميشه كه من خودم به اين فكر افتادم چنين كاري بكنم. البته من قصد تهيه فضا و ايجاد يه كتابخانه ديجيتالي رو داشتم تا هر كي به ازاي كتابي كه به مجموعه اضافه ميكنه، كتابها رو هم دريافت كنه. به هر حال فرقي هم نداره. دوست ديگهاي اين كار رو كرد. من هم اگه بتونم سايت خودم رو ايجاد ميكنم يا اصلا وقتم رو ميزارم تا با اين دوست همكاري كنم. (0) comments راستي شما فهميدم چرا همه حوادثي كه در داخل ايران اتفاق ميافته توش يه عدهاي ميميرن (مثل زلزله بم، افجار قطار نيشابور، سقوط هواپيماي ايراني توي امارات و...) تقصير خداست! اما اگه بيرون مرزهاي جمهوري اسلامي باشه (مثل انفجارهاي كربلا و كاظمين) تقصير آمريكاست؟
گيس گلابتون , ساعت
12:08 AM
(0) comments ....................................................................................................................................................... Monday, February 23, 2004 خب ظاهرا مردم خيلي هم از جمهوري اسلامي خوششون مياد. حالا من و امثال من چرا كاسه داغتر از آش باشيم؟
گيس گلابتون , ساعت
10:49 PM
حدود 50 درصد از مردم راي دادن. حالا بگين از ترس بوده، ميترسيدن كارشون رو از دست بدن؟ ميخواستن شناسنامه مهر بخوره؟ قبول! بابا توي همه جاي دنيا مردم زندگيشون رو براي تغيير يه رژيم ميدن اما مردم در حد يه شغل از دست دادن يه كوپن نگرفتن هم حاضر به فداكاري نيستن، پس به من چه خودم رو براشون بكشم كه هيچ حتي وقتم رو براي نوشتن چند خط براي حمايتشون تلف كنم. چند وقت پيش توي روزنامه نوشته بود ماهيانه 100 ميليون تومان از صندوقهاي صدقات جمعآوري ميشه. ديروز هم نوشته بودن در اولين روز ثبت نام موبايل 145 ميليارد تومان جمع آوري شده. جايي ننوشته كه مردم روزانه چقدر پول براي خريد اتومبيل به حساب نظام واريز ميكنن يا براي افتتاح انواع حسابهاي قرضالحسنه چقدر پول درنظر ميگيرن. حالا كه مردم اينقدر نظامشون رو دوست دارن كه حتي تا اين حد پول به حساب حكومت ميريزن كه دولت خرجش كنه و بهره نده (حساب قرض الحسنه) يا كالايي رو با سه برابر قيمت بفروشن (اتومبيل) يا يه كالايي رو با قيمتي در حد صفر، به قيمت چند صد هزار تومان بدن دستشون (موبايل) يا مردم ميخوان همينجور بيخودي انعام به دولت بدن (صندوق صدقات)، چرا توقع داريم ديگه حكومت عوض شه يا حكومت خودشو عوض كنه؟ ايران سرزمين ثروتمنديه. اما نه براي اينكه نفت و گاز و هزاران معدن زيرزميني ديگه داره. ايران ثروتمنده چون مردم احمقي داره. ببخشيد اين همه رك حرف ميزنم. (0) comments ....................................................................................................................................................... Thursday, February 19, 2004 راستي بنظر مياد روزنامه شرق رو تعطيل كردن. اگه درست باشه كار همون مطلبيه كه فكر ميكردم.
گيس گلابتون , ساعت
2:04 AM
هفته گذشته يكي از ستونهاي روزنامه شرق كه ترجمه يه مقاله خارجي بود مطلبي داشت كه توي يكي از خطوطش چيزي نوشته بود كه اشاره به پايين اومدن محبوبيت خامنهاي داشت! خب ديگه نوشتن چنين دروغ فاحشي اگه مجازاتش اعدام نباشه ديگه بستن روزنامه رو شاخشه. راستي مگه كسي هست توي اين مملكت آقا رو دوست نداشت باشه. (0) comments ميبينم كه دارين مشتاتون رو براي فردا گرم ميكنين تا توي دهن بعضيها بكوبيد.
گيس گلابتون , ساعت
2:00 AM
به اونهايي هم كه سطل آب دستشون گرفتن تا فردا به آسياب دشمن بريزن اعلام ميكنم كه از اون آبها استفاده بيمورد نكنن كه فردا خيليها براي خنك شدن بهش نياز پيدا ميكنن. كسي چه ميدونه شايد ما تحريمگران بيشتر نياز پيدا كرديم. هر چي آقا اراده كنه همون ميشه! (0) comments ....................................................................................................................................................... Saturday, February 14, 2004 «اگر خورشيد را در دست راست من، و ماه را در دست چپ من [و حوريان بهشت را در آغوش من] قرار دهند تا من در اين انتخابات شركت كنم، به خدا سوگند كه هرگز راي نخواهم داد ...»
گيس گلابتون , ساعت
12:13 AM
دوستان اصرار داشتن كه من در مورد انتخابات اعلام موضع كنم كه كردم. اصرار دارن نظر بدم خب ميدم : به نظر من شركت در انتخابات، با وضعيت فعلي ايران، شركت در مسابقه حماقت محسوب ميشه كه البته در اين رشته ورزشي، الحمد الله، در كشورمون قهرمان كم نداريم. اما من فكر ميكنم براي اينكه بخوام اثبات كنم مثل بقيه هموطنان عزيز، احمق هستم، راههاي بيضررتري هم وجود داره كه حداقل به ديگران آسيبي نميرسونه و موجبات خنده و تمسخر دوست و دشمن رو هم فراهم نميكنه. ... به كسي هم ياد نميدم! (0) comments «روز جهاني عشاق» مبارك. يادتون باشه اين روز براي اين نيست كه هركي دوست دختر داره براش هديه بخره. كلا براي همه كساييه كه كسي رو دوست دارن.
گيس گلابتون , ساعت
12:00 AM
(0) comments ....................................................................................................................................................... Saturday, February 07, 2004 راستگوها، كسايي نيستن كه دروغ نميگن، راستگوها كسايي هستن كه خوب دروغ ميگن!
گيس گلابتون , ساعت
11:24 PM
نميدونم اين جمله رو قبلا جايي شنيده بودم يا خودم ساختمش و نميدونم چقدر شما به اين جمله معتقدين اما پيشنهاد ميكنم اين جمله رو اصلا به همسرتون نگين چون ممكنه شلوارتون رو در بياره! من گفتم، كم مونده بود اساس زندگي مشتركم زير سوال بره! (0) comments ....................................................................................................................................................... Wednesday, January 14, 2004 دوستي برام با ايميل داستاني فرستاده بود كه حيفم اومد اينجا ننويسمش. البته شايد براتون تكراري باشه اما به هر حال داستان قشنگيه :
گيس گلابتون , ساعت
4:25 AM
روزي روزگاري پسرك فقيري زندگي مي كرد كه براي گذران زندگي و تامين مخارج تحصيلش دستفروشي مي كرد.از اين خانه به آن خانه مي رفت تا شايد بتواند پولي بدست آورد.روزي متوجه شد كه تنها يك سكه 10 سنتي برايش باقيمانده است و اين درحالي بود كه شديداً احساس گرسنگي مي كرد.تصميم گرفت از خانه اي مقداري غذا تقاضا كند. بطور اتفاقي درب خانه اي را زد.دختر جوان و زيبائي در را باز كرد.پسرك با ديدن چهره زيباي دختر دستپاچه شد و بجاي غذا ، فقط يك ليوان آب درخواست كرد. دختر كه متوجه گرسنگي شديد پسرك شده بود بجاي آب برايش يك ليوان بزرگ شير آورد.پسر با تمانينه و آهستگي شير را سر كشيد و گفت : «چقدر بايد به شما بپردازم؟ » .دختر پاسخ داد: « چيزي نبايد بپردازي.مادر به ما آموخته كه نيكي ما به ازائي ندارد.» پسرك گفت: « پس من از صميم قلب از شما سپاسگذاري مي كنم» سالها بعد دختر جوان به شدت بيمار شد.پزشكان محلي از درمان بيماري او اظهار عجز نمودند و او را براي ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بيمارستاني مجهز ، متخصصين نسبت به درمان او اقدام كنند. دكتر هوارد كلي ، جهت بررسي وضعيت بيمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد.هنگاميكه متوجه شد بيمارش از چه شهري به آنجا آمده برق عجيبي در چشمانش درخشيد.بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بيمار حركت كرد.لباس پزشكي اش را بر تن كرد و براي ديدن مريضش وارد اطاق شد.در اولين نگاه اورا شناخت. سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر براي نجات جان بيمارش اقدام كند.از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از يك تلاش طولاني عليه بيماري ، پيروزي ازآن دكتر كلي گرديد. آخرين روز بستري شدن زن در بيمارستان بود.به درخواست دكتر هزينه درمان زن جهت تائيد نزد او برده شد.گوشه صورتحساب چيزي نوشت.آنرا درون پاكتي گذاشت و براي زن ارسال نمود. زن از باز كردن پاكت و ديدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت.مطمئن بود كه بايد تمام عمر را بدهكار باشد.سرانجام تصميم گرفت و پاكت را باز كرد.چيزي توجه اش را جلب كرد.چند كلمه اي روي قبض نوشته شده بود.آهسته انرا خواند: «بهاي اين صورتحساب قبلاً با يك ليوان شير پرداخت شده است» (0) comments ....................................................................................................................................................... Sunday, January 11, 2004 توي اين چند سالي كه دارم وبلاگ مينويسم و وبلاگ ميخونم، يكي از تنبلترين آدمهايي كه ديدم كه حتي حال مرتب كردن لينكها و تمپلتشون رو نداشتن، خودم بودم! اين مسئله بعضي اوقات به دلخوري هم رسيد. حالا تصميم گرفتم يه سرو ساموني به اين لينكهاي ثابتم بدم. اين ليست رو كم كم پر ميكنم. اگه هنوز اسم بعضي از دوستان نيست كمي صبر كنن. اضافه خواهد شد.
گيس گلابتون , ساعت
2:54 AM
البته براي بقيه وبلاگهام هم اين تغييرات اعمال خواهد شد. (0) comments ....................................................................................................................................................... Tuesday, January 06, 2004 از اونجايي كه كمكهاي مالي و نقدي (دلاري - ريالي - يورويي - يني - ...) زيادي براي زلزله زدگان ارسال شده و يه حساب سر انگشتي نشون ميده اين كمكها براي چند برابر جمعيت زنده بم هم زياديه و با پولهاي ارسالي ميشه يه شهر بم جديد كه هيچي، يه تهرون جديد هم احداث كرد، خيليها شايعاتي عنوان ميكنن كه مثلا دولت و نظام داره اين پولها رو (زبونم لال) ميخوره!
گيس گلابتون , ساعت
11:23 PM
و باز از اونجايي كه توي اين مملكت همه حق دارن توي هر مسئلهاي (مربوط يا نا مربوط) اظهار نظر كنن و من هم جزو همين عده هستم تصميم گرفتم در اين زمينه اطلاع رساني شفاف داشته باشم. بنا به اخباري كه به من رسيده مسئولين به اين نتيجه منطقي رسيدن كه : «همه مردم و خانههاي بم كه بيمه بودن ( از نوع بيمه ابولفضل ، امام هشتم، سيد الشهدا) و غيره و حق بيمههاشون رو از طريق صندوقهاي صدقه معتبر ميپرداختن. با وجود اين اتفاق اثبات ميشه كه چون پرداخت بيمه مردم با نرخ مسكوكات رايج قديم بوده (بنا به گفته پدرم مثلا يك كيلو برنج بوده دو زار، حالا ببين اين 10 تومن هاي مردم چه ارزشي داشته) و از طرفي اين صندوقها هم بيش از صد بلا رو قادر نيستن دفع كنن كه خوب بلاياي طبيعي جزوشون نيست و از طرف ديگه صاحبين اين شركتهاي بيمه سالهاست كه به رحمت ايزدي پيوستن (بديهي است كه تمامي امامان از دنيا رفتهاند) بايد به بيمه قويتري اتكا كرد كه البته اين بيمه، بيمه امام زمانه كه هنوز هم زنده است و اتفاقا نماينده و نايب برحق ايشان هم در مملكت خودمون حضور داره. در نتيجه تصميم بر اين شده كه اين پولها رو به نايب بر حق ايشون بدن تا به طريقي كه خودش ميدونه به آقا امام زمان برسونه و يك بيمه نامه خوب و معتبر شخص ثالث كه از هممون در مقابل انواع بلاياي طبيعي هم حفاظت ميكنه بگيرن تا مشكل مملكت در اين مورد حل شه. كسي چه ميدونه شايد پول خوب بدن و چند تا از اين بندههاي خداي كشته شده رو به جمع خانوادههاشون برگردونن ...» باز بگين مسولين ما به فكر نيستن! (0) comments .......................................................................................................................................................
|