گيس گلاب




Wednesday, December 03, 2003

(پيشاپيش از بكار رفتن بعضي كلمات خاص در اين نوشته عذر ميخوام.)
...
يكي از سرگرميهاي شريفي كه بعضي از خانومها بسته به تخصصشون، علاقه خاصي بهش دارن، سرگرمييه به نام «اتو زدن». (اتو از كلمه اتوموبيل گرفته شده است و با اتو زدن كه عبارت است از كشيدن يه جسم داغ بر روي يك جسم لطيف، عوضي گرفته نشود)
بسته به نوع تخصص خانومها و هدف انجام اين عمل شريف، ميشه فرقه مونث رو به چهار دسته كلي تقسيم كرد :
1 – خانومهايي كه سوار ميشن تا برن خونه‌ي طرف تا سنت پيامبر رو برقرار كنن.
2 – خانومهايي كه سوار ميشن تا يه دوستي، همسري يا چيزي توي اين مايه‌ها پيدا كنن.
3 – خانومهايي كه سوار ميشن تا بجاي كرايه، «لاس» تحويل بدن و به مقصد برسن.
4 – و غيره. (اين رو براي اين گذاشتم كه اگه دسته جديدي كشف شد بهش اضافه كنيم)

دسته اول از نظر من خب ميرن تا مبادله كالايي انجام بدن پاياپاي! صرف نظر از مواردي كه درخواست پول ميكنن، اين دسته دارن لذتي رو با لذتي برابر عوض ميكنن كه فكر نميكنم ايرادي داشته باشه! (اگه من مرجع تقليد ميشدم! مملكت رو فساد برميداشت.)
دسته دوم هم خب به آرزويي كه خيلي اوقات عبث درمياد به راهي ميافتن كه قبول كنيم گاهي اوقات هم سرانجام خوشي داره. (به اين هم كاري نداريم چند درصد شانسشون ميگيره و اگه بگيره هم چند درصد ممكنه سر پسره به تنش بيارزه)
اما دسته سوم بنظر من موجوداتي هستند بسيار ابله! كه چيزي باارزش رو با مبلغي به اندازه كرايه يه تاكسي عوض ميكنن. نجابت، صميميت، شخصيت و ... رو زير سوال ميبرن كه به مقصدي برسن و مثلا پسري رو سر كار گذاشته باشن.
شما اسم اين قبيل خانومها رو چي ميزارين؟

بعد التحرير :
فكر نكنيد كه من رو كسي سر كار گذاشته كه عقده‌اش روي دلم مونده چون :
1 – من اتوموبيل ندارم!
2 – من گواهينامه رانندگي ندارم!
3 – اصلا من رانندگي بلد نيستم كه كسي بهم ماشين يا گواهينامه بده تا بتونم دختر رو سوار كنم!



Home