گيس گلاب




Saturday, September 27, 2003

به اين داستان توجه كنيد :
«همون شبهايي كه پدرم شهيد شده بود مراسم دعاي كميل برگزار كرده بوديم. پس از پايان دعا، اعلام كردن چون الان امام زمان پيش ما حضور داره! هر كسي حاجتي داره بگه كه امام زمان ميشنوه و اجابت ميكنه.
خاله من دست به دعا برداشت و از امام زمان تقاضا كرد كه به ما و خواهرش صبر بده تا بتونيم اين غم بزرگ و تحمل كنيم. در همون لحظه آقاي سبز پوشي وارد شد و به خالهي من گفت كه تو از كجا ميدوني من به بچهها صبر ندادم! و عباش رو روي من و برادر خواهرم انداخت و بعد گونههاي ما رو بوسيد. خاله من كه خيلي ترسيده بود به اون آقا گفت : به خواهرم هم صبر بده. و امام زمان پاسخ داد به اون هم صبر دادم….»
اين قسمتي از خاطرات دختر يك شهيد بود كه چند شب پيش از صدا و سيما پخش شد و خونسردي مجري بعد از شنيدن اين خاطره نشون ميداد كه كاملا با اين معجزات آشنايي داره.
البته كه اين خاطره حقيقت داشت اما تا جايي كه من ميدونم اگه چنين اتفاقي ميافتاد بايد مردم ميريختن و اون منطقه رو مكان مقدس اعلام ميكردن و يه مسجدي، چيزي براي مفت خوري ميساختن. حالا چرا اين اتفاق نيفتاد نميدونم.
ميگم خدا رو شكر كه جبران تمام كمبود معجزات پيامبر رو ما توي اين 25 سال كرديم. يه معجزه توي اين مايهها كافي بود تا تمام مشركين دوران جاهليت به محمد ايمان بيارن، نميدونم چرا محمد كوتاهي ميكرد.

نتيجه گيري اخلاقي : دروغ كه حناق نيست!


(0) comments


.......................................................................................................................................................

Monday, September 22, 2003

سايت‌هاي ضد پروكسي اين روزها خيلي طرفدار پيدا كرده. اما متاسفانه عمرشون كوتاهه. چون حكومت خيلي زود اون رو مشمول فيلتر مي‌كنه. دولت آمريكا يه سايتي رو براي ايراني‌هايي كه مي‌خوان از فيلتر عبور كنن و يا اينكه به جايي برن كه با آي پي شناخته نشن، تاسيس كرده كه البته آي پي اون رو هم مدام تغيير مي‌ده كه نشه فيلترش كرد. براي ديدنش اينجا رو كليك كنيد.


(0) comments


.......................................................................................................................................................

Sunday, September 07, 2003

آيت‌الله خميني شايد تنها آدمي باشه در جهان كه حتي بعد از مرگش هم كتاب مي‌نويسه! البته اين اصلا بد نيست. خيلي هم خوبه كه آدم جبران كم كاري‌هاشو بعد از مرگ بكنه. اما مشكل اينجاست كه طرفدارانش مدعي عستند كه ايشون اين كتابهارو قبل مرگ و در دوران زندگيشون نوشتن و اونها فقط دارن منتشرش مي‌كنن.
كجاي كار ايراد داره؟ براتون مي‌گم:
امروز اخبار اعلام كرد كه سازمان حفاظت از انديشه‌هاي امام (يا چيزي توي همين مايه‌ها) تاكنون بيش از 800 عنوان از امام كتاب منتشر كرده كه حدود 130 موردش فقط در مورد قرآن بوده و ... و در ادامه تصاويري از يك كتابخونه‌ي شيك با تعداد زيادي كتاب نشون داد.
من نمي‌دونم اينها مي‌خوان كي رو مسخره كنن؟! ما رو يا آيت‌الله خميني رو؟!
فرض كنيم كه امام 100 سال عمر كرده باشه (كه نكرده) و از بدو تولد كتاب نوشته (كه ننوشته) و تا حالا (توجه كنيد، تا حالا! شايد سال ديگه چند عنوان اضافه بشه) 800 عنوان كتاب نوشته (كه مدعي هستند بيش از اينها بوده) و هر كتاب لااقل 200 صفحه حجم داشته (كه تصاويري كه من ديدم هر كتاب حداقل 400 صفحه نشون مي‌داد)، امام در 36600 روز زندگي (كه همه سالهاش رو هم كبيسه حساب كردم تا ايشون حداكثر استفاده رو از عمرشون ببرن) 160000 صفحه مطلب نوشتن! يعني روزي بيشتر از 4 صفحه!
خب از خواب بيدار شين! گرچه ايشون همينجوري با همه اين تخيلات باز هم خيلي پر كار بودن، اما حالا واقعيات رو بررسي كنيم:
مطمئن نيستم اما فكر مي‌كنم كه ايشون حدود 80 سال عمر كرده باشه و خيلي نابغه بوده باشه از 10 سالگي كتاب نوشته و تا حالا 800 عنوان كتاب نوشته و هر كتاب منصفانه ببينيم 300 صفحه حجم داشته، امام در 25568 روز زندگي (با احتساب 18 روز كبيسه) 240000 صفحه مطلب نوشتن! يعني روزي بيشتر از 9 صفحه!
آدم روزي 9 صفحه مشق هم بنويسه به هيچ كاري نمي‌رسه حالا شما تصور كن ايشون فقط كه نمي‌نوشتن! تحقيق مي‌كردن، مطالعه مي‌كردن، به امور شيعيان جهان رسيدگي مي‌كردن، به امور انقلاب و مملكت رسيدگي مي‌كردن، به زندگي مي‌رسيدن، لااقل 7 ساعت مي‌خوابيدن، غذا مي‌خوردن، توي اين دوران تبعيد و زندان و سفر رفتن، مريض شدن، مهمون داشتن، مهموني رفتن و ... و هزار تا كار ديگه هم كردن.
...
خلاصه بگم! مگه مريضين دروغ مي‌گين؟ بابا اينهمه در مورد ائمه اطهارتون و پيامبر عزيز چاخان مي‌كنين، مي‌گيم باشه! 1400 سال پيش كي بود و كي نبود. اما آيت‌الله خميني رو كه همه يادشونه!
حيفه بخدا! از نظر من آيت‌الله خميني، گذشته از ظلمي كه به نسل ما كرد، شخصيت جالبي بود. حيفه كه ديگه تا اين حد خرابش كنيم.




(0) comments


.......................................................................................................................................................

Saturday, September 06, 2003

بابا اين امير خان خيلي اعتماد به نفسش بالاست. باز يه ميل از طرف بلاگر برام فرستاده و درخواست پسورد كرده. آدم كه از يه جا دوبار گزيده نمي‌شه. من ادعاي هوشم نمي‌شه اما حداقل يه كلك ديگه بزن. بابا ما ساده‌دليم و كلكت مي‌گيره اما تو رو خدا ديگه ما رو نفهم فرض نكن. حداقل متن نامه رو عوض كن.
سابجكت اين ميل رو بخاطر بسپاريد و گول اين امير خان رو نخوريد. بي‌خود نبود قسم مي‌خورد كه اين ميل‌ها كار اون نيست. مي‌خواست اگه دوباره لازم شد اين كلك رو بزنه حداقل بگيره.

From: "Blogger"
To: members@new.blogger.com
Subject: Add more visitors to your blog by this submission form !
Date: Sat, 6 Sep 2003 19:17:51 +0430



(0) comments


.......................................................................................................................................................

Home