گيس گلاب




Thursday, April 03, 2003

يه زماني فكر مي‌كردم براي اصلاح اين كشور يا دنيا بايد اسلحه گرفت و تموم مسلمونهارو كشت! خب خيلي بچه بودم.
كمي كه بزرگتر شدم فكر مي‌كردم بايد تمام تندروها رو كشت مسلمون و يهودي و مسيحي هم نداره. اما هنوز بچه بودم.
كمي بزرگتر شده بودم و از كشتن دست كشيده بودم. اما هنوز معتقد بودم بايد خراب كرد تموم اين مساجد و كنيسه‌ها و كليساها رو. بايد آتيش زد تمام اين كتابهاي به اصطلاح آسماني رو. بچه بودم هنوز!
خيلي بزرگتر شدم تا فهميدم كه با خشم و غضب و متعصبانه نگاه كردن مي‌شه چيزي رو خراب كرد، اما هرگز نمي‌شه چيزي رو ساخت. بزرگتر شده بودم.
نمي‌دونم امروز چقدر بچه‌ام يا بزرگ. اما فكر مي‌كنم بايد به مردم انديشيدن رو ياد داد و درست انديشيدن رو. بايد اصلاح انديشه‌هاي كهنه رو ياد داد نه خراب كردنش رو. بايد باور ساختن رو به مردم يادآوري كرد نه قدرت خراب كردن رو و بايد ...
بايد خيلي بچه باشي كه فكر كني مي‌توني كاري بكني و ...
.. و من هنوز بچه‌ام.


Home