گيس گلاب |
صفحه اصلی
همسايه هايي كه دوسم دارن |
Wednesday, November 27, 2002
قابل توجه شيعيان متعصب و سني ستيز :
گيس گلابتون , ساعت
12:43 PM
ميدونستيد كه اولين كسي كه سر نماز كشته شد (يا به شهادت رسيد) عمر خليفه دوم بود؟ با اين تفاوت كه وقتي ضريه خورد نه تنها مثل علي نمازش رو رها نكرد و جيغ و داد راه ننداخت، بلكه بعد از نماز هم به كساني كه دخالت كرده بودند و فيروز (ضربه زننده) رو دستگير كرده بودند هم معترض شد كه به من ضربه زدند و شما چرا نمازتون رو رها كرديد و … (0) comments اگه شما بشنويد يه آقايي شبونه به بهونه كمك به زنهاي بيوه، ميره سراغشون، چي فكر ميكنين در موردش؟ فكر نميكنين طرف از اون خانومبازهايي حرفيه؟ يا اينكه ميگين دمش گرم! عجب به فكر مردمه؟
گيس گلابتون , ساعت
12:42 PM
اگه بهتون بگن يه آقايي توي يه ادارهاي رئيس شده كه حتي به برادر نابيناش هم رحم نكرده و بهش كمكي نكرده چيفكر ميكنين؟ فكر نميكنين اين كه به برادرش رحم نكرد واي به حال ديگران؟ يا اينكه قربون صدقه عدالتش ميرين؟ اگه به آقايي قاضي باشه و در دادگاهي براي تقسيم يه بچه بين مثلا مادر و مادرناتنياش حكم بده بچه رو نصف كنن، درموردش چطور فكر ميكنين؟ به عقل طرف شك نميكنين؟ يا اينكه ميگين حكمش درست بوده و اجازه ميدين به عقل خودتون شك كنن؟ احتمالا از جوابهايي كه من نوشتم ، قسمت اولش رو انتخاب ميكنين. اما بعضيها بعد از اينكه فهميدن اين شخصيت امام علي عزيزشونه جواب دوم رو انتخاب خواهند كرد. اگه جزو گروه دوم شديد و جواب دوم رو انتخاب كرديد، حتما خودتون رو به اولين روانشناسي كه ميشناسيد برسونيد. (0) comments ....................................................................................................................................................... Tuesday, November 26, 2002 آقا ! شنيدي كه دو روز پيش يه آقايي رو به نام «آقاي حضرت علي» ترور كردن؟! مثل اينكه با يه چيز دراز و تيز، زدن توي سرش!
گيس گلابتون , ساعت
2:00 PM
ميگن كار القاعده بوده! (0) comments ....................................................................................................................................................... Monday, November 25, 2002 خبرگذاري ZBN هم افتتاح شد.
گيس گلابتون , ساعت
2:45 PM
اميدوارم دوستان جديد كارشون رو بهتر از بقيه خبرگذاريها انجام بدن. آشپزخونهي من رو هم يادشون نره. راستي تا يادم نرفته بگم كه بزودي وبلاگ آشپزخونه دچار تحولات زيادي (البته در مطالبش، نه در ظاهر) ميشه. منتظرش باشيد. ... آقا كشيش و آقا فرهاد! به شما هم سر زدم و خواهم زد. از محبتتون هم ممنون. (0) comments يادمه دوران دبيرستان، خيليها دنبال عشق و عاشقي و ملزوماتش بودن. اين كه ميگم ملزومات منطورم هديه و گل و نامه عاشقانه و ترانههاي لوس آنجلسيه!
گيس گلابتون , ساعت
2:39 PM
معمولا براي اكثر حالات عاشق و معشوق، يه ترانه سروده شده! اون موقع هم كه همه داغ بودن و عاشق و از اين ترانهها پشت تلفن و توي نامههاشون به وفور استفاده ميكردن. بعضيها ديگه شورش رو در آورده بودن. وقتي از آهنگي خوششون ميومد، سعي ميكردن به موقعيت براي اون آهنگ در روابطشون ايجاد كنن كه بتونن آهنگ رو مصرف كنن. يا اينكه تا موقعيتي براي كسي پيش ميومد فورا آهنگ رو يادآوري ميكردن تا كمكي به دوست عاشقي كرده باشن و در كنارش هم فخر فروشي از اينهمه سواد و دانايي كه البته در اون سن و سال هنر باارزشي بود! ... بعضي از اين دوستان طرفدار وبلاگ خورشيد خانوم، ظاهرا مقدار متنابهي حرف قشنگ و نصحيت و احتمالا چند نقشه معتبر از راه درست زندگي كردن و چند كروكي از واحدهاي بهشتي در دست دارن و اصرار دارن جايي بكار ببرندش. عزيزان دانا و توانا و باسواد من! من به كسي در هيچ جايي توهيني (مگر به طنز و به قصد شوخي) نكردم كه نصايحتون رو مصرف ميكنين. من هم اين حق رو براي خودم قائلم كه علاوه بر اينكه گاهي از وبلاگي تعريف ميكنم، اگه ويلاگي از نظرم مزخرف بود، نظرم رو بگم و وبلاگش رو نقد كنم و متقايلا ديگران هم اين حق رو دارن. پس لطفا بعضي از دوستان كه براي من نظرات اندرز گونهاي در جهت ساخت مدينهي فاضلهاي با مردمي همه شبيه خورشيد خانوم فرستاندن، شاخ نصيحتشون رو جاي ديگهاي فرو كنن! ... (0) comments يكي به من عاجز يه دونه مودم كمك كنه!
گيس گلابتون , ساعت
2:22 PM
يه چند وقتيه مودم من سوخته و ارتباط ما رو با جهان اينترنت قطع كرده. در حال حاضر هم دارم با مودم عاريه كانكت ميشم. اگر كم كاري ديديد، مال مودمه! (0) comments ....................................................................................................................................................... Sunday, November 10, 2002 همه ما گاهي عصباني ميشيم و گاهي هم تند ميريم! هنر بزرگيه اگه آدم در اين لحظات بتونه بر گفتار و رفتار و حتي تفكرش تسلط داشته باشه. بنظر من آدم قوي كسيه كه بر احساساتش تسلط داشته باشه نه اينكه احساساتش كنترلش كنن.
گيس گلابتون , ساعت
9:18 AM
البته هنر ذكر شده رو بنده ندارم بنابراين گاهي توي نوشتههام عصباني ميشم و چيزهايي ميگم كه بعضيها دلخور ميشن. نوشتهي قبل من، دوست ما مسافر رو رنجوند. البته اونجايي كه واژه «گوسغند وار» رو در مورد بعضي افراد بكار بردم. گرچه خودم رو ملزم ميدونم كه اگه كسي رو به هر صورتي رنجوندم عذر بخوام و ميخوام اما لازم توضيحي اضافه كنم تا سوء تفاهمي باقي نمونه. دوست عزيز! كلمه گوسفند وار را فقط براي توصيف شكل حركت گروهي از هموطنان عزيز در خيابان بكار بردم. مسلما اگه هر كسي، حركتي انجام دهد كه ما براي توصيف بهترش مجبور به كمك گرفتن از رفتار حيوانات باشيم، توهيني صورت نگرفته است، چه در ادبيات روزمره با اصطلاحات زيادي مثل : مثل شير (شجاع)، مثل موش (ترسو)، مثل گاو (پرخور) و … آشناييم! در تمثيلهاي اينچنيني، هدف، تمثيل فعل انجام شده است نه فاعل كننده فعل. اگر به رفتار گوسفند در عبور از مسيري دقت كرده باشيد ميبينيد گوسفند سر دسته، جلوتر از ديگران سر را پايين انداخته و به سرعت ميگذرد و گله نيز به دنبالش، گروهي از همشهريان عزيز نيز دقيقا به همين طريق و بدون توجه به چراغ راهنما و خط عابر و … از خيابان ميگذرند. در جوامع مدرن در چنين هنگامي، اگر تصادفي صورت بگيرد عابر و خانوادهاش ملزم به پرداخت غرامت به راننده خودرو (به علت ضربه روحي وارده از تصادف) هستند اما در ايران از اين طريق، بسياري از افراد نااميد از زندگي، براي خانوادهي خود مستمري بعد از مرگ باقي ميگذارند. (0) comments ....................................................................................................................................................... Saturday, November 02, 2002 ستون تلفنهاي خوانندگان روزنامهها هم معمولا خيلي بامزه است. گاهي مردم حرفهايي ميزنن كه رودهبرت ميكنن از خنده و گاهي هم دود از كلهات بلند ميشه (بگذريم كه بعضي روزنامهها مثل كيهان، به يه بندهي خدايي ماهيانه حقوق ميدن كه اين صفحه رو بجاي مردم پر كنه). راديو هم معمولا برنامهاي شبيه همين ستون روزنامهها داره كه هدفش (مثلا) رسوندن صداي مردم به مسئولان كشوره!
گيس گلابتون , ساعت
12:42 PM
يادمه يه روز صبح، توي تاكسي، توي شهرستان مشهد، راديو روشن بود و داشت تلفن پخش ميكرد و من هم كه مسافر تاكسي بودم ناخواسته شنونده شدم. يه آقايي تلفن كرده بود و با لهجهي مشهدي ميگفت (نقل به مضمون) : «آقا! لطفا به اين شهرداري بگين اين موتورسوارها رو از ميدان فردوسي (ميدان فردوسي مشهد نه تهران) جمع كنه! مردم آسايش ندارن از سر وصداشون! ما شب قبل ميدان خوابيده بوديم (با خانواده البته) اينقدر اذيت كردن …» توقع و شعور مردم رو ميبينيد؟! مرديكه دست زن و بچهاش رو گرفته و رفته وسط يه ميدون، سفره انداخته و خورده و همونجا هم خوابيده، اونوقت توقع داره جلوي موتورسوارها رو بگيرن كه مزاحم خواب آقا نشن! صحبت از روزنامه بود. همشهري توي ستون «با مردم» يه تلفني رو چاپ كرده كه عينا مينويسم (مورخ : 11/8/81) «تهران به صدها چراغ راهنماي جديد نياز دارد تا در كنار فعاليت ماموران زحمتكش از جان عابران پياده در برابر رانندگان سهل انگار و بيتوجه مراقبت كند. در خيابانها و بزرگراههايي كه شتاب خودرو در آنها زياد ميباشد، عابران پياده امنيت جاني ندارند. رجوع به آمار قربانيان حوادث رانندگي در تهران اين واقعيت را اثبات ميكند. فرح سليماني - تهران» نميدونم چند نفرتون متوجه منظور اين خانوم شديد، اما اگه متوجه نشديد توجه شما رو به ترجمه مطلب بالا به زبان خودمانيتري جلب ميكنم: «تهران به صدها چراغ راهنماي جديد نياز دارد. چون مردم دوست ندارن كه براي عبور از خيابانها و بزرگراههايي كه شتاب خودرو در آن زياد ميباشد از پل هوايي عابر يا زيرگذر استفاده كنن. بيشتر حال ميكنن گوسفند وار ، بزنن به خيابون و سر رو پايين انداخته و با اتكا به قوانين متعالي و مامورين زحمتكش، خيابان را به مالرو تبديل كنند. من از مامورين تقاضا ميكنم هواي مردم رو كه گاهي وسط خيابون دوستي رو ميبينن و همونجا اقدام به روبوسي ميكنن رو بيشتر داشته باشن. از رانندگان عزيز هم تقاضا ميكنم براي تردد از پيادهرو و تپه و ماهورهاي اطراف بزرگرهها استفاده كنن. از دولت محترم هم خواهش ميكنم در تمامي بزرگراههاي مهم (همت، نيايش، يادگار، نياوران، صدر، مدرس، شيخ فضلالله، رسالت ، اتوبان تهران كرج و …) به فاصله 100 متر به 100 متر چراغ قرمز نصب كنن تا كسي صدمه نبينه.» (0) comments هميشه ميشه توي روزنامهها چيزهاي جالب و بكري پيدا كرد. خصوصا اگه حوصله داشته باشي و جاهايي رو بگردي كه معمولا كسي بهش سر نميزنه. اينجور جاها هميشه چيزهاي جالبي داره.
گيس گلابتون , ساعت
12:41 PM
امروز توي صفحه اول روزنامه همشهري، يه آگهي در قطع 5/3 * 7 (از همون 900 هزارتومانيهاش) وجود داشت كه اختصاص داشت به آگهي تسليت جناب آقاي رفسنجاني (رئيس جمهور و رئيس مجلس و جانشين فرمانده كل قواي سابق و رئيس مجمع تشخيص نظام فعلي) به نمايندگان و خانوادههاي داغدار دو نماينده كشته شده. به متن تسليت توجه بفرماييد (مورخ : 11/8/81) « انالله و انااليه راجعون حادثه تاسفبار راه چالوس كه موجب مرگ دو تن از نمايندگان و يك تن از كاركنان مجلس شد مايه اندوه و نگراني است. اين مصيبت را به نمايندگان مجلس و خانوادههاي عزادار به خصوص حجت الاسلام والمسلمين عبدالله نوري و والد داغدارشان تسليت ميگويم. اميدوارم مسئولان ذيربط تدبيري بينديشند كه از تلفات و خسارات فراوان حوادث رانندگي جلوگيري شود. اكبر هاشمي رفسنجاني - رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام» يكي نيست به اين آقا بگه خودت كه در تمامي اين 24 سال در مسئوليتهاي درجه اول نظام بودي چه گلي به سر زدي و چند تا جاده مثل جادهي چالوس رو درست كردي كه حالا از كس ديگه توقع داري! واقعا كه توي تمامي مسئولين اين مملكت، از نظر پررويي اين يكي نوبره! (0) comments .......................................................................................................................................................
|