گيس گلاب |
صفحه اصلی
همسايه هايي كه دوسم دارن |
Sunday, November 10, 2002
همه ما گاهي عصباني ميشيم و گاهي هم تند ميريم! هنر بزرگيه اگه آدم در اين لحظات بتونه بر گفتار و رفتار و حتي تفكرش تسلط داشته باشه. بنظر من آدم قوي كسيه كه بر احساساتش تسلط داشته باشه نه اينكه احساساتش كنترلش كنن.
گيس گلابتون , ساعت
9:18 AM
البته هنر ذكر شده رو بنده ندارم بنابراين گاهي توي نوشتههام عصباني ميشم و چيزهايي ميگم كه بعضيها دلخور ميشن. نوشتهي قبل من، دوست ما مسافر رو رنجوند. البته اونجايي كه واژه «گوسغند وار» رو در مورد بعضي افراد بكار بردم. گرچه خودم رو ملزم ميدونم كه اگه كسي رو به هر صورتي رنجوندم عذر بخوام و ميخوام اما لازم توضيحي اضافه كنم تا سوء تفاهمي باقي نمونه. دوست عزيز! كلمه گوسفند وار را فقط براي توصيف شكل حركت گروهي از هموطنان عزيز در خيابان بكار بردم. مسلما اگه هر كسي، حركتي انجام دهد كه ما براي توصيف بهترش مجبور به كمك گرفتن از رفتار حيوانات باشيم، توهيني صورت نگرفته است، چه در ادبيات روزمره با اصطلاحات زيادي مثل : مثل شير (شجاع)، مثل موش (ترسو)، مثل گاو (پرخور) و … آشناييم! در تمثيلهاي اينچنيني، هدف، تمثيل فعل انجام شده است نه فاعل كننده فعل. اگر به رفتار گوسفند در عبور از مسيري دقت كرده باشيد ميبينيد گوسفند سر دسته، جلوتر از ديگران سر را پايين انداخته و به سرعت ميگذرد و گله نيز به دنبالش، گروهي از همشهريان عزيز نيز دقيقا به همين طريق و بدون توجه به چراغ راهنما و خط عابر و … از خيابان ميگذرند. در جوامع مدرن در چنين هنگامي، اگر تصادفي صورت بگيرد عابر و خانوادهاش ملزم به پرداخت غرامت به راننده خودرو (به علت ضربه روحي وارده از تصادف) هستند اما در ايران از اين طريق، بسياري از افراد نااميد از زندگي، براي خانوادهي خود مستمري بعد از مرگ باقي ميگذارند. .......................................................................................................................................................
|