گيس گلاب |
صفحه اصلی
همسايه هايي كه دوسم دارن |
Saturday, October 12, 2002
ظاهرا اين مسئله «خورشيد خانوم» داره بيخ پيدا ميكنه. دوست ما آقاي «شبح» هم وارد ماجرا شد و چند خطي به ما افتخار داد و توي نظرخواهيمون نوشت. نظر آقاي شبح در پايين و جواب من به دنبالش اومده :
گيس گلابتون , ساعت
1:29 PM
ميدانيد شاملوها هرگز حسرت فهيمه رحيمیها را نمیخورند! از اين که تعداد خواندهگان فهيمه رحيمی هم زياد است ناراحت نمیشوند بيشتر به فکر آنان هستند که اصلاٌ نمیخوانند و فکر نمیکنند؛ اما فهيمه رحيمیها با ر-اعتمادیها در میافتند چون رقيب هستند. خلاصه اين که به نظر من بجای اين که در فکر اين باشيم که سطح ديگران را اندازه بگيريم بايد سعی کنيم سطح خودمان را بالا ببريم. نويسندهها حالا چه در وبلاگ و چه غير آن چهار دسته هستند. سطحیهای پرخواننده سطحیهای کمخواننده عميقهای پرخواننده(نسبتا) عميقها کم خواننده(بسیار کم خواننده) گيسگلاب عزيز تو توی کدام گروهی؟ دوست عزيز ولاگنويس، آقاي شبح! 1 - مردم دو دستهاند، آناني كه فارغ از هر نظر خواهي و نظر سنجي، از زبان مرده و زنده، نقل قول و وصف حال بيان ميدارند و گروهي ديگر كه هر نظر و عقيدهاي را محصور در جملهي «من اينطور ميانديشم» ميكنند و بيان نظر و قول هر كس را به خود او واميگذارند. شما كه اين چنين از نظر شاملوها با اطلاعيد از كدام دستهايد؟ 2 - روزنامههاي كشور نيز به فراخور صاحب مسئولي كه دارند به دو دستهاند. گروهي كه در صفحات جريده خود، در مقام مقايسه، شاملوها را بسيار پايينتر از فهيمه رحيميها مينشانند و انگ مبتذل بودن كه هيچ، مستهجن بودن به آنها و آثارشان ميزنند و گروهي ديگر كه فارغ از جنجالهاي سياسي، هر كدام را در جاي خود (در تاريخ ادبيات اين كشور) مينشانند. شما از كدام دستهايد؟ 3 - وبلاگ نويسها نيز به دو دستهاند. دستهاي كه براي خود و دل خود و شايد آرمان باارزش اصلاح هر كه و هر چه معيوب ميبينند (حتي خود) دست به قلم ميبرند و مخاطبي هر چند اندك دارند و گروهي كه درگير بحرانهاي دوران جواني و عقدههاي رواني باز مانده از كودكي، براي ايجاد و بدست آوردن هويتي دروغين و فريب مخاطب، به هر ترفندي دست ميزنند و حتي از بكار گيري ادبيات لمپن ابايي ندارند. شما از كدام دستهايد؟ 4 - و همچنين، وبلاگخوانها نيز به دو دستهاند. گروهي كه شايد جذابيتهاي جنسي نويسندگان وبلاگ و يا سراب هويت كاذب نويسندهاي به ظاهر روشنفكر، آنان را وادار ميكند چشم بسته - شايد - دل به اتهامي خوش دارند و خود را تخليه كنند، و يا گروهي كه بيتوجه به هر جاذبه نوشتاري، با چشمي باز و ذهن آماده (چون دوستمان ماني) به دنبال بحث و آزمودن و در ترازوي نقد گذاردن آموختههايشان هستند. شما از كدام دستهايد؟ يادآوري ديگر : مرا با فهيمه رحيمي و شاملو و … مقايسه كردي. عزيز! راهي كه من برگزيدهام، در انتهايش شاملويي (كه بسيار بزرگ ميدارمش) نايستاده! و رسيدن به جايي كه او ايستاده نه در توان من است و نه هدف من. اما بر خلاف دوست تو (خورشيد خانوم) ميدانم در انتهاي راهي كه برگزيدهام، اگر به كعبه نرسم، به تركستان نيز راه نميبرم. اما دوست تو چطور؟ … و بگذار مزاح كوچكي نيز ميان من و تو باشد كه : اشباح نيز به دو دستهاند! آناني كه چون اشباح فيلم «Others» رعب و وحشت در دل ميافكنند و اشباحي كه چون اشباح فيلم «Casper»دوست داشتنيهستند و شاديافرين. شما از كدام دستهايد؟ .......................................................................................................................................................
|