گيس گلاب |
صفحه اصلی
همسايه هايي كه دوسم دارن |
Wednesday, October 30, 2002
داشتم مطلب وبلاگ عجب رو ميخوندم كه باز هم متوجهي اين مسئله شدم كه پرشين بلاگ، چند وبلاگ رو بسته. البته قبلا با خوندن وبلاگهاي ديگهاي مثل كتابدار متوجه اين موضوع شده بودم.
گيس گلابتون , ساعت
12:56 PM
نميدونم چرا ما جوونهاي ايراني اينقدر بزدل و ترسو شديم. پاي نق زدن و انتقاد كه ميشه، همه دشمن محدوديت و سانسور ميشيم، همه عاشق پلوراليسم و آزادي ميشيم، اما وقتي پاي عمل كردن به ميان مياد، همه جا ميزنيم و از هر سانسورچي، پستتر ميشيم. اگه ميترسيد براتون مشكل درست بشه، بيجا ميكنين پا پيش ميزارين و شروع ميكنين! اگه قرار باشه همون آشي رو به ما تحويل بدين كه يه عمري سازمانهاي حكومتي به خوردمون دادن، كه هنري نكردين! چيه؟ سرويس وبلاگ زدين كه فقط عقدهنمايي كرده باشين؟ كه بگين شما هم بلدين كاري انجام بدين؟ واقعا فكر كردين ايجاد يه سرويس ويلاگ نيازمند علم و تكنولوژي خاصيه كه فقط شما دارين؟ دوستان عزيز! كار سخت و هنر مهم اينه كه پاي حرف و ادعا و انتقادتون بمونيد و به آزادي احترام بزاريد و اجازه بديد مخاطب خودش از بين بهترينها و بدترينها، چيزي كه ميخواد رو انتخاب كنه. مگر اينكه با اين روال انتخاب اصلح از بين صالحين! چشم اميدي هم به يك كرسي در شوراي نگهبان داشته باشيد! شما عزيز من! سرويس بلاگ زدين كه كمي شهرت دست و پا كنين! وگرنه چند نفر ميدونن سرور همين بلاگر كجاست و ايجاد كنندگانش چه كساني هستند؟ شما هم ميتونستيد سرويسي داشته باشيد بدون اينكه كسي بدونه كي هستين و كجا هستين و چه كارهايد. مسئله اينه كه نتونستين از شهرتش چشم بپوشين! مصاحبه پشت مصاحبه، با مجلات، با سايتهاي اينترنتي كه ايهاالناس، اين ما هستيم كه اولين سرويس بلاگ ايراني را راه انداختيم، ما اولين سانسور كنندگان اينترنتي بوديم و …. اما شهرت هزينه داره! براي پرداخت هزينهها چه كساني بهتر از مشتركين. اصلا نميفهمم چرا بين اينهمه سرويس دهندهي وبلاگ در سراسر دنيا، بازم يه عده سادهلو ميان و از سرويس دهندهي ايراني سرويس ميگيرن؟ كه مثلا به شعار «ايراني جنس ايراني مصرف كن» عمل كرده باشن؟ ناسيوناليستهاي وطني واقعا هنر بزرگي ميكنن كه بين دو سرويس رايگان، سرويس ايراني رو انتخاب ميكنن اما اصلا چرا بايد به توليد دهنده و سرويس دهنده ايراني وفادار بود؟ به دوروبرتون نگاه كنين! هر چي توليد كنندهي ايراني هست، همش به فكر اينه كه چطور جنس افتضاحش رو با پايينترين قيمت توليد كنه و با بالاترين قيمت به مصرف كنندهي بدبخت ايراني بده و با روشهاي كذايي اون رو تا ابد محتاج نگه داره؟ اگه چشاتون ايراد داره و نميبيينين مثل چي براتون مثال ميزنم : 1 - اتوموبيل ايراني : همه كارخونهاي رو كه ارز رو به پايينترين قيمت دريافت ميكنه و از انواع كمكهاي حكومتي برخورداره، به نيروي كارش يكدهم نيروي كار در كشورهاي ديگه حقوق ميده و بازارش انحصاريه، با انواع ترفندها و پرداخت رشوهها راه ورود رقيب خارجي رو سد كرده و يا همه اين احوال محصولش 200% گرونتر از نمونهي خارجي است و كيفيتش 200% پايينتر و پشتيباني بعد از فروشش هم در حد وجود نداشن است رو ميشناسين! كارخونهاي كه همه ما افتخار و اقتدارمون رو به بركت توليد محصول اون داريم: ايران خودرو! 2 - لاستيك ايراني : همين چند سال پيش بود كه يه مسئول دولتي كه بر واردات لاستيك بر كشور نظارت داشت، در صفحه تلويزيون ظاهر شد و در جواب توليد كنندگان لاستيك ايراني كه مدعي بودند و دولت با صدور اجازه واردات لاستيك، موجب ورشكستگي اونها رو فراهم خواهد كرد (كما اينكه چند سالي گذشته و همه اون شركتها گردن كلفت تر شدن، اما ورشكست نشدن) گفت (نقل به مضمون) :«اين شركتها، با توافق با هم، در حالي كه بازار نيازمند لاستيك است، خطهاي توليدشون رو متوقف ميكنن تا قيمت لاستيك بطور كاذب بالا بمونه. ما هم براي مبارزه با اين روند اجازه واردات لاستيك رو صادر كرديم و …» 3 - مرغ ايراني : داستان لاستيك چند وقت پيش عينا براي مرغ هم تكرار شد. يك مقام مسوول در واردات مرغ در جمع خبرنگاران اقرار كرد كه (نقل به مضمون) : توليد كنندگان داخلي عمدا از تمام توان توليدي خود استفاده نميكنن و با اينكه توان بالايي در زمينه توليد جوجه وجود دارد، براي بالا نگاه داشت قيمتها، به بهانه نداشتن امكانات، خط هاي توليد خود را تعطيل ميكنن و …» بازم مثال بزنم؟ بابا كجاي دنيا جز ايران، سرويس دهنده همش توي فكر چاپيدن مشتري و گرون كردن سرويسشه؟ كجاي دنيا جز ايران توليد كننده ميگه كه حالا كه جنس بيكيفيت من خريدار داره، چرا كيفيت محصولم رو بالا ببرم؟ كجاي دنيا جز ايران سرويس دهنده در جواب اعتراض مشتري ميگه كه همينه كه هست، برو هر غلطي كه ميخواي بكن و …، آخه كجاي دنيا اينجوريه؟ قصهي غيرت برانگيز حمايت از توليد كننده داخلي رو فراموش كنيد! از كسي بايد حمايت كرد كه از آدم حمايت كنه، نه اين موجوداتي كه در سخت ترين شرايط اقتصادي خون مردم رو توي شيشه كردن. .......................................................................................................................................................
|