گيس گلاب




Tuesday, July 16, 2002

1 – بابا آخر معرفت، حودر! ما كوچيكتيم! ما نوكرتيم! ما زنگ در حياطتيم!
با معرفتي! آقايي! وبلاگ فقط وبلاگ تو …
….
غرض از همه‌ي اين دستمال برداشتن‌ها، معرفي وبلاگ آشپزخونه‌ي من بوسيله‌ي آقاي درخشان است.
2 – يه ميل عجيب داشتم از جايي بنام «سازمان بسيج اساتيد»! حالا من ساده كه عنوان ميل رو ديدم فكر كردم حتما از يه جايي است كه استاد جمع مي‌كنن! كلي ذوق كردم كه يه جايي ما رو آدم حساب كرده كه هيچ، استادمون هم كرده. ميلش 40 كيلو بايت طول داشت اما بازش كردم چيزي توش نبود. خواستم براش ميل بزنم و بگم كه ميلشون رو دوباره بفرستن كه با خودم گفتم يه سري به سايتي كه از اونجا ميل گرفتن (منظورم آدرس انتهايي هر ميل است كه مال ما ياهوست) بزنم كه چشمتون روز بد نبينه! همين جور كه سايت بالا ميومد چهره خندان دو امام عزيز ظاهر شد من هم از هول زدم و ديسكانكت كردم و خلاص.
خلاصه كلام از اينجا به همه‌ي اين دوستان اعلام مي‌كنم كه اگه بمبي، طنابي، داروي نظافتي و چيرهايي مثل اين برام فرستاده بودن، بدونن كه موفق شدن و من نابود شدم و مردم!
3 – دوستاني كه با آشپزخونه‌ي من سركار داشتن هميجور هي تقاضا مي‌دن كه بيان و و خونه‌ي ما خراب شن و غذاي‌ خارجي بخورن. (آخر خالي بندي! همش دو نفر گفتن) اين مسئله منو به اين فكر انداخت كه يك وبلاگ پارتي واقعي راه بندازم و از علاقمندان به صرف غذا و آشنايي بيشتر دعوت كنم. البته زمان اجراي اين پروژه حداقل 1 ماه ديگه است اما لازمه كه از اينجا و همين امروز خبرش رو اعلام كنم و شرايط حضور رو اعلام كنم.
شرايط حضور در مهماني (بخوانيد همايش) :
 تمامي مهمانان مي‌توانند غذاي مورد علاقشون رو از روي وبلاگ من انتخاب كنن. بديهي است كه غذايي كه بيشترين انتخاب را داشت پخته مي‌شود.
 براي حضور هيچكس شرط نمي‌پذيرم (كه مثلا اگه فلاني بياد من نمي‌يام و اگه بهماني باشد من هم هستم و …)
 ميهمانان به هم معرفي نخواهند شد مگر اينكه خودشون اينكار رو بكنن. (براي حفظ اسرار)
 تقاضاي حضور در اين همايش از طريق ميل براي من ارسال شود و من هم متعاقبا مكان و محل مهماني را از همين طريق اطلاع خواهم داد.
 شرط مهم براي حضور در همايش، نويسنده‌ي وبلاگ بودن است.
 اين همايش با حداقل حضور 8 نفر انجام خواهد گرفت و نظر به محدود بودن امكانات حداكثر تعداد هم 16 نفر خواهد بود كه به ترتيب اولويت ارسال تقاضا، انتخاب خواهند شد.
و در پايان اعلام كنم كه، آقايوني كه فكر مي‌كنن بنده يه خانوم باحال با دستپخت عالي و آماده براي تور شدن هستم و اگه بيان مهموني من و تور مي‌كنن، كور خوندن و من آقا هستم. و خانومهايي كه فكر مي‌كنن يه شوهر خوب گير آوردن و بيان مي‌تونن گردنم بيفتن هم، كور خوندن، من 2 سالي ميشه خودم گردن يكي افتادم.
پس راحت باشيد و فقط به شكم فكر كنيد.


Home