گيس گلاب




Saturday, February 16, 2002


اگر بار گران بوديم رفتيم!


آقايون و خانمها! ما نيومده بايد جور و پلاسمون رو جمع كنيم و بريم.
چرا؟
گوش بدين :
- جونم براتون بگه كه در آخرين لحظاتي كه آخرين نوشته ي من حاضر ميشد (همون جدول يونيكدي كه نشد حاضرش كنم) با يورش راستگراي افراطي (همسر عزيز) مواجه شدم كه بعد از يك ميتينگ سرزنشانه مصرانه كليد كرده بود كه دست از اينترنت بكشم و به كار مفيد بپردازم. راستي گفته باشم من موجودي هستم از گونه شوهرسانان با 28 سال عمر. القصه ؛ بنده كه با حمله ي غافلگيرانه اي مواجه شده بودم و از طرفي ليبرال صبوري هستم بسرعت عقب نشيني كرده و به كار مفيد (برنامه نويسي) پرداختم غافل از اينكه اين شروعي براي حمله اي همه جانبه است. ساعت وقوع رويداد ساعت 1:20 بامداد.
- عقربه هاي ساعت به سمت ساعت 3 در حركت بودند كه طوفاني برخاست و حمله ي دوم شروع شد. اما من براي اينكه جلوي طوفان را پيش از وقوع گرفته باشم پيشا پيش اعلام آمادگي براي يك گفتمان سازنده نمودم، اما اين بار همسر توسعه طلبم دستش را در يك دستكش* كرد كه بايد دست از كامپيوتر كشيده و الساعه بخوابي! خب شما اگر جاي من بوديد چه ميكرديد؟ اما من الاغتر از اين حرفها بودم. ناگهان تصميم به يك كودتاي سازنده گرفتم تا تمامي افتخارات گذشته را (منظورم دوران جواني است كه واسه دوست دخترام حرف حرف من بود) برگردانم. اما چشمتون روز بد نبينه!
- كودتا تا ساعت 4:30 بامداد ادامه پيدا كرد و اين نتايج از آن حاصل شد :
خسارات :
نابود شدن دو عدد CD كه شامل ميليونها دلار نرم افزار معادل 2100 تومان بود.
خساراتي براورد نشده به ساعت روميزي و چراغ مطالعه
سقوط يك هواپيماي ميگ 25
كشته شدن يك گاو

توضيح : دو مورد آخر را خودم، هنرمندانه، با مقوا ساخته بودم.

اما اينها هيچ كدام مهم نبود! به اين خسارات روحي رواني توجه كنيد :
اشغال كامپيوتر كه مترادف از دست دادن همه چيز است.
از دست دادن جرات كار با اينترنت.
آواره شدن براي نوشتن اين مطالب در كافي نت مردم.
قهر قهر تا روز قيامت با همسر.
و هزاران آسيب كوچك و بزرگ روحي ديگر.

توضيح : مدت زمان خسارات بالا تا اطلاع ثانوي ميباشد.

تذكر خيلي مهم: وقتي چيزي براي از دست دادن داريد، هرگز كودتا نكنيد.

زيرنويس :
* : منظور همان پا را در يك كفش كردن است.



Home